♥ کارآفرینی یک اصطلاح و ترجمه عبارت Entrepreneurship به معنی متعهد شدن است.
♥
کارآفرینی یک مفهوم جدید، ارزشمند و بسیار گسترده است و بدین جهت ماهیت و
ابعاد آن هنوز کاملاً شناخته نشده و نمیتوان تعریف مختصر و در عین حال
جامع و مانعی از آن ارایه داد.
♥ با
توجه به تعاریف مختلف، میتوان گفت «کارآفرینی» داشتن قدرت درک، کشف و
استفاده از فرصتهاست که از طریق پرورش ایده و فکر، به خلق یک محصول و یا
خدمت جدید، میانجامد. کارآفرین
هم کسی است که « با استفاده خلاقانه از فرصتها، مخاطرههای یک فعالیت
اقتصادی را تقبل میکند و سازماندهی و اداره آن فعالیت را به عهده
میگیرد».
♥ یکی از نظریهپردازان، «کارآفرینی» را ایجاد کننده «یک چیزِ ارزشمند از هیچ» میداند و دیگری آن را به «فرصتورزی» تعبیر میکند. شاید واژه «ارزشآفرینی» بتواند به نحو بهتری، بیانگر مفهوم کارآفرینی باشد.
♥ مفهوم کارآفرینی در کلیه حوزههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری و غیر آنها مطرح است (مثلاً کارآفرینی اجتماعی که بعداً به آن خواهیم پرداخت) و همه فعالیتهای بشری را در بر میگیرد به طوری که بعضی از صاحبنظران، کارآفرینی را اصولاً یک سبک و شیوه زندگی میدانند ولی در مباحث مرتبط با کارآفرینی عمدتاً کارآفرینی در حوزه اقتصادی مورد نظر میباشد.
♥ امروزه
صدها دانشکده در سطح لیسانس، فوقلیسانس و دکترا در سطح جهان مشغول
تدریس کارآفرینی برای علاقهمندان این رشته میباشند، به ویژه
جوانانی که در پی آرزوی ایجاد کسبوکار برای خود هستند و دوست دارند
خود رئیس خویش باشند و به استخدام هیچ شرکتی در نیایند.
♥ متاسفانه در ایران در حال حاضر تعداد کمشماری،
با این مفهوم آشنا هستند ولی امید است با توجه جدیدی که به آن شده،
افقهای تازهای در جهت ترویج و توسعه کارآفرینی در سطح کشور گشوده
گردد.
چه فعالیتهایی کارآفرینی محسوب میشود؟
♥ بنا بر نظر کارشناسان و صاحبنظران حوزه کارآفرینی، موارد ذیل، از مصادیق بارز و برجسته کارآفرینی محسوب میشود:
1 ـ تبدیل ایده به محصولی نو در قالب راهاندازی کسبوکاری کوچک و یا متوسط (کسب و کار جدید)
2 ـ ارائه محصولی نو به بازار توسط شرکتهای موجود یا شرکتهای جدید (محصول جدید)
3 ـ ارائه فرآیندی نو در تولید محصول (روش جدید)
4 ـ ایجاد بازار جدیدی برای محصولات فعلی (بازار جدید)
5 – ایجاد منابع جدید برای محصولات فعلی (منابع جدید)
♥ همانطور
که مشاهده میشود هر یک از موارد فوق، ایجاد نوعی ارزش جدید است و به همین
جهت بعضی صاحبنظران، واژه «ارزشآفرینی» را به عنوان معادلی مناسب برای
کارآفرینی مطرح میکنند.
برداشت اشتباه از مفهوم «کارآفرینی»
♥ مهمترین
و پراشتباهترین برداشت از «کارآفرینی» اشتغالزایی و ایجاد شغل است و
علت آن، وجود کلمه کار در ترکیب واژه کارآفرینی است. باید توجه داشت که
«کارآفرینی» معادل «اشتغالزایی» و ایجاد شغل نیست هر چند که اشتغالزایی
از جمله نتایج مهم کارآفرینی در بعد اقتصادی و در سطح کلان است.
♥
با توجه به مفهوم «کارآفرینی» این مقوله در بعد اقتصادی دامنه بسیار وسیعی
را شامل میشود که اشتغالزایی و حفظ و تثبیت اشتغال موجود، از نتایج و
برکات آن است.
♥
البته مطرح شدن کارآفرینی حتی به معنای ایجاد اشتغال را نباید
خرده گرفت چرا که با اجرای دقیق و شناسایی و تقویت کارآفرینان و
برداشتن موانع این امر بسیار مهم و استراتژیک، هدف ایجاد اشتغال نیز
حاصل میشود.
♥
مطالعات نشان میدهد درصد بالایی از ایجادِ شغل جدید، در سطح صنایع
کوچک و متوسط از طریق کارآفرینی در محصول و خدمات جدید انجام
میگیرد، بدین جهت ترویج و ارتقای فرهنگ کارآفرینی ضروری است.
سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی
سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی را می توان به پنج دوره تقسیم نمود:
♥ دوره اول قرون ۱۵ و ۱۶ میلادی: در این دوره
به صاحبان پروژه های بزرگ که مسئولیت اجرایی این
پروژه ها همانند ساخت کلیسا، قلعه ها، تأسیسات نظامی و غیره ،
از
سوی دولتهای محلی به آنها واگذار گردید ،کارآفرین اطلاق می شد،
در
تعاریف
این دوره ، پذیرش مخاطره لحاظ نشده است.
♥ دوره دوم (قرن ۱۷ میلادی) این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و بعد مخاطره پذیری به کارآفرینی اضافه
شد کارآفرین در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی است.
♥ دوره سوم (قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی) در
این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره می کند و سرمایه مورد
نیاز
خود ار از طریق وام تأمین می کند. بین کارآفرین و تأمین
کننده سرمایه (سرمایه گذار) و مدیر
کسب و کار در تعاریف این دوره تمایز وجود دارد.
♥ دوره چهارم (دهه های میانی قرن بیستم میلادی): در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد
نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یک جزء اصلی به تعاریف
کارآفرینی اضافه شده است.
♥ دوره پنجم (دوران معاصر از
اواخر دهه ۱۹۷۰ تاکنون) : در این
دوره همزمان با موج ایجاد کسب و
کار
و روند کارهای کوچک و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش
کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این ساز و کار، توجه
زیادی به این مفهوم شد و رویکرد چند
جانبه
به این موضوع صورت گرفت. تا قبل از این دوره اغلب توجه
اقتصاددانان به کارآفرینی معطوف بود، اما در این
دوره به تدریج روانشناسان، جامعه شناسان و
دانشمندان و محققین علوم مدیریت نیز به ابعاد مختلف
کارآفرینی و کارآفرینان توجه نموده اند.
تا دهه ۱۹۸۰ سه موج وسیع، موضوع
کارآفرینی را به پیش برده است:
♥ موج اول : انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه
شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوه های سریع پولدار شدن می باشد. این موج از اواسط دهه ۱۹۵۰ شروع می شود.
♥ موج دوم : این موج که شروع آن از دهه ۱۹۶۰ بوده شامل ارائه رشته های آموزش
کارآفرینی
در حوزه های مهندسی و بازرگانی است که در حال حاضر
این حوزه ها به سایر رشته ها نیز تسری یافته است.
♥ موج سوم
: این موج
شامل افزایش علاقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، تشویق رشد شرکت های
کوچک و انجام تحقیقات درخصوص نوآوری های صنعتی می شود که از اواخر دهه ۱۹۷۰ آغاز شده است.