مجموعه مطالبی را در نشریه آرمان از مهر ماه 1390 تحت عنوان گنجینه کارآفرینی
شروع کرده ام که به مرور تقدیم می گردد.
ویژگیهای جمعیت شناختی کارآفرینان
علاوه بر ویژگیهای شخصیتی، عوامل محیطی و پیرامونی نیز در شکلگیری رفتار کارآفرینان، تأثیر دارد که به اهمّ آنها اشاره میگردد:
ـ تجربة کاری: محققان معتقدند که کارآفرینان در حرفه و صنعتی که کار را به صورت مستقل و برای خود شروع کردهاند دارای تجربة قبلی بودهاند و این تجربة کاری در موفقیتشان نقش مثبت و مستقیمی داشته است. تجربة کاری باعث میشود که کارآفرین به این موضوع پی ببرد که میتواند این کارها را بهتر از رئیس و کارفرمای خود انجام دهد و به همین جهت، به کسب و کار جدیدی برای خود اقدام کند.
ـ الگوپذیری: افرادی که در خانوادهشان فرد کارآفرینی وجود داشته باشد به احتمال زیاد خودشان نیز کارآفرین خواهند شد چون کسی که والدینش شغل آزاد و مستقل دارند و برای خود کار میکنند بیش از افرادی که شغل والدینشان دولتی است و یا برای دیگران کار میکنند، علاقه دارد برای خود کسبوکاری ایجاد کند. همچنین میتوان گفت اگر دوستان و اطرافیان فرد، به نوعی کارآفرین باشند، احتمال زیادی وجود دارد که فرد نیز به سوی فعالیتهای کارآفرینانه سوق پیدا کند.
ـ تحصیلات: در مورد نقش تحصیلات در کارآفرین شدن افراد، نظرات مختلفی وجود دارد. بدیهی است هماهنگی با پیشرفتهای فناوری، نیازمند دانش و مهارت سطح بالائی است و کارآفرینان نیز به دانش و تخصص بالائی نیاز دارند تا بتوانند فرصتهای کسبوکار را در زمینههای مختلف تشخیص دهند و متناسب با آنها کسبوکاری را راهاندازی نمایند لذا تحصیلات عالیه از نیازهای ضروری کارآفرینی است ولی واقعیتها حاکی از آن است که کارآفرینی تا سطح مشخصی، نیازی به تحصیلات عالیة کلاسیک ندارد. افرادی که دارای ویژگیهای شخصیتی کارآفرینانه بوده و از تحصیلات پائینی برخوردار هستند و در سطح مشخصی اقدام به ایجاد کسبوکارهای جدید و موفق (ولی در سطح محدود) کردهاند مؤید این مطلب است. البته همراه با بالا رفتن سطح تحصیلات جامعه، سطح تحصیلات کارآفرینان نیز ارتقا یافته است.
ـ سن: تحقیقات نشان میدهد که در دنیای امروز، کارآفرینان میتوانند در هر گروه سنی (از نوجوانی تا پیری) وجود داشته باشند. مثلاً بسیاری از کسبوکارهای اینترنتی را نوجوانان و جوانانی راه انداختهاند که قبلاً سابقه نداشته است.
ـ نظام آموزشی: اگر نظام آموزشی به گونهای باشد که افراد بتوانند علاوه بر کسب دانش، چگونگی استفاده از آن در محیط و بازار کار (دنیای کسبوکار) را نیز یاد بگیرند، تعداد کارآفرینان و به دنبال آن، کسبوکارهای جدید نیز زیاد خواهد شد. علاوه بر آن، تعداد زیادی از کسبوکارهای جدید، نیاز به دانش و مهارت بالائی دارند که فقط از طریق آموزش بدست میآیند.
ـ جایگاه اجتماعی: قرار نگرفتن فرد در جایگاه اجتماعی مورد انتظار او، ممکن است سبب شود تا فرد به سوی فعالیتهای متفاوت و کارآفرینانه برانگیخته شود.
ـ جنسیت: تحقیقات نشان میدهد طی یک دهة گذشته، دو تحول عمده در تجارت و اقتصاد بینالمللی در حال وقوع است: تحول نخست، رشد چشمگیر و انفجارگونة زنان کارآفرین و تحول دوم رشد حجم تجارت بینالمللی است. همچنین زنان در حال تبدیل شدن به نیرویی عظیم هم در ساختار سنتی تجارت جهانی و هم در تجارت مدرن و الکترونیک هستند.
همچنین تحقیقات حاکی از آن است که: زنان کارآفرین اعتماد به نفس کمتری نسبت به مردان دارند؛ زنان کمتر از مردان ریسکپذیرند ولی زنان در زمینة شناخت دیگران، درک رفتارها و قضاوت سریع بسیار تواناتر از مردان هستند و رفتار اجتماعی زنان به سبب دقت آنها در درک موقعیتهای گوناگون، مناسبتر است.
اهمیت و ضرورت کارآفرینی
ـ کارآفرینی، شرط ضروری توسعة اقتصادی کشور است.
ـ منجر به ایجاد اشتغال در مقیاس وسیع میگردد.
ـ باعث گردآوری پساندازهای عمومی بیهدف و سرگردان و بهبود تشکیل سرمایه میشود.
ـ منجر به توزیع ثروت، درآمد و قدرت به صورت عادلانه میگردد.
ـ منابع، سرمایهها و مهارتها را بطور مؤثر به تحرک وا میدارد.
ـ کیفیت زندگی را بهبود میبخشد و زندگی راحتتر و سادهتری را به ارمغان میآورد چرا که موجب ایجاد فناوری، کالاها و خدمات جدیدی میشود.
ـ تجارت خارجی را بهبود و ارتقاء میبخشد.
ـ عامل تحریک و تشویق حس رقابت، استفادة اثربخش از منابع، نوآوری و روانکنندة تغییر و تعادل در اقتصاد میباشد.
ادامه دارد...